پیامد های سفر آتی رییس جمهور کرزی به لندن
کاکوجان نیازی کاکوجان نیازی

28 فبروری 2011 / کابل – افغانستان

 

مبرهن است که بریتانیا پس از ایالات متحده ی امریکا دومین کشور غربی در قضایای افغانستان ظاهرا تحت نام مبارزه با تروریزم دست و گریبان است . در حالیکه این کشور بیش از 9000 سرباز در افغانستان دارد که تمام این نیروها در ولایت جنوبی هلمند مستقر اند اما این نیروها نتوانسته اند  با این لشکر عظیم ، مسلکی ، تنها امنیت ولایت جنوبی هلمند را تامین نمایند. این لشکر عظیم طی نه سال گذشته قادر نشد تا اندکترین کارایی نظامی در جهت تامین امنیت ، ثبات و جلوگیری از قاچاق مواد مخدر نماید. به همین دلیل بود که نیروهای امریکایی تصمیم گرفتند تا پای بریتانیایی ها را پس از هشت سال از ولسوالی سنگین این ولایت قطع نمایند.{1} {به گفته ی اهالی این منطقه، طی این همه سال نیروهای بریتانیایی، نه نتها موفق به تامین امنیت ولسوالی سنگین نشدند؛ بل در عرصه ی بازسازی و ایجاد دولت داری خوب هم ناکام بوده اند. کشمکش میان امریکایی ها و انگلیس ها بر سر استقرار در ولسوالی سنگین و دیگر بخش های هلمند در طول چند سال گذشته، ادامه داشته و همواره بریتانیا بر حضور خود در این ولایت استراتژیک و بحرانی ـ که سرحد مشترک با پاکستان دارد ـ تاکید ورزیده اند. برخی آگاهان مسایل سیاسی افغانستان و خارجی، رقابت برای تصاحب هلمند را جنگ پنهان امریکا و بریتانیا تعبیر می کنند و باور دارند که به دلیل نزدیکی های خاص بریتانیایی ها با پاکستانی ها، این منطقه از اهمیت استراتژیک ویژه برخوردار شده است. در مورد اینکه بریتانیایی ها واقعاً اهداف استراتژیک در هلمند دارند، هنوز نمی توان به طور قاطع، سخن گفت؛ اما تاکید بر حضور خود در این منطقه، این گمان را قوت می بخشد که حتماً زیر کاسه، نیم کاسه یی وجود دارد. اینکه بریتانیایی ها نسبت به امریکایی ها، توجه  بیشتری به پاکستانی ها دارند، به دلایل تاریخی می تواند موجه باشد؛ ولی در حال حاضر، سوال این است که چه منافعی باعث شده تا بریتانیایی ها علی رغم مشکلات و تلفلات در ولسوالی سنگین و دیگر مناطق هلمند، همچنان می خواهند حضور نظامی خود را در این ولایت حفظ کنند. هلمند پس از سقوط طالبان، به عنوان مهمترین مرکز جنگ های گوریلایی برای این گروه باقی ماند و هنوز یکی از پر چالش ترین مناطق برای نیروهای خارجی محسوب می شود. طالبان باور دارند که اگر نیروهای خارجی، زمانی متحمل شکست نظامی در افغانستان شوند، این شکست از همین منطقه آغاز می شود و به دیگر مناطق افغانستان، سرایت می کند. جنگ در هلمند، همان گونه که برای خارجی ها اهمیت استراتژیک و حیثیتی کسب کرده، برای طالبان هم، آزمون بودن و نبودن آنها است. طالبان این مساله را درک کرده اند و همین طور به اهمیت استراتژیک و راهبردی این ولایت نزدیک به پاکستان، کاملاً واقف اند. از سوی دیگر، حضور نه  ساله ی بریتانیایی ها در هلمند، وجه ی نیروهای خارجی را به شدت آسیب رساند و توانمندی این نیروها را زیر سوال برد. گفته می شود در برخی موارد بریتانیایی ها عملاً از درگیر شدن با طالبان در این منطقه، اجتناب می ورزیدند و همچنان اجازه می دادند که کشت مواد مخدر در این ولایت انجام شود؛ هرچند که بریتانیا یکی از مهمترین کشورهای کمک دهنده به افغانستان در مبارزه با مواد مخدر است.}

در بعد بین المللی این کشور ، نقشی را بازی میکند که به هیچ صورت قابل پذیرش به مردم افغانستان نبوده است . زیرا عملکرد پشت پرده ی بریتانیا همانا به بازی های استخباراتی قرن نزدهم بر میگردد. طوریکه به هر پیمانه ی که مردم افغانستان به شمول دولت داد و بیداد کردند، اما سیاست مداران این کشور حرفهای پاکستان را بیشتر شنیدند ، تا افغانستان. طوریکه گفته شد پاکستان به مثابه ی دوست دیرینه و خود ساخته ی انگلیس ها برای این کشور اولویت بیشتر در بازی های سیاسی و استخباراتی دارد . دولت افغانستان به طور غیر مستقیم تلاش به خرچ داد تا حقانیت حل مشکل را به انگلیس ها بفهماند اما تا هم اکنون به کدام نتیجه ی ملموسی دست نیافته است. رییس جمهور حامد کرزی پشیش از این نیز سفر های را به بریتانیا داشته و با نخست وزیران پیشین از جمله تونی بلیر و گوردن براوون و سایر سیاست مداران حزب حاکم کارگر وقت، و هم چنان با نخست وزیر موجوده ی این کشور دید و باز دید های را انجام داده است . از جمله رییس جمهور کرزی اولین رییس جمهوری در سطح جهان بود که پیروزی نخست وزیر موجود را در ملاقات با خودش در لندن تبریک گفت و آماده گی های خود را در قبال حل مسله مبارزه با هراس افگنی و همکاری های دو جانبه و چندین جانبه ابراز داشت اما از جانب انگلیس ها هیچ نشانه ی به مفهوم واقعی به هدف تامین ثبات در افغانستان و حل مشکل این کشور برداشته نشده و کماکان وقت خود و دیگران را ضایع می سازند.

بریتانیا باید بداند که مشکل افغانستان در پاکستان ریشه ی عمیق دارد و این مشکل همانا خط کشی کشور مشترک ، فرهنگ مشترک و اقوام مشترک بود ، و آن عبارت از ترسیم خط نامهاد توسط مارت میر دیورند است که در حدود 115 سال پیش بوجود آمد و حالا مناطق قبایل آنسوی این خط ترسیم شده ی انگلیسی به مناطق مبدل شده اند که زنده گی بشریت را در جهان به مخاطره انداخته است.

در حالیکه انگلیس ها خوب میدانند که مشکل مبارزه با تروریزم ، قتل و کشتار مردم ملکی در دو طرف خط دیورند،و بالاخره کشتار بی رحمانه ی نیروهای امنیتی افغانستان و بین المللی و تلفات باشنده گان افغانستان در روستاها همه و همه ریشه ی بیرونی دارند اما قوت های اعزامی این کشور در افغانستان خود را در ولایت هلمند چسپانده و هیچ تحرکی در قسمت تامین ثبات و بازسازی این کشور انجام نداده اند. رهبران این کشور هم چنان در تلاش اند تا به خواست فرمانبرداران پاکستانی آنان لبیک گفته و با کسانی درب مصالحه و گفتگو را آغاز کنند که به دیالوگ، و واژه ی دموکراسی، حقوق بشر و حقوق زن اعتقاد ندارند. به این ترتیب بریتانیا در پیشاپیش همه میخواهد دست آوردهای ده ساله ی نظام را در افغانستان زیر سوال ببرد. در حالیکه به همگان هویداست که مرکز تربیت ، هماهنگی و پرورش طالبان و سایر شورشیان در آنسوی مرز با پاکستان است اما در جهت محو این مراکز هیچ اقدام موثری صورت نگرفته نمی گیرد و انگلیس ها به مثابه ی یگانه کشوری علاقمندانی عملیات درآنسوی مرز را بنابر ارتباطات دیرینه با این کشور ندارد . این در حالیست که اخیرا یک مقام ارشد امنیتی افغانستان در نشستی در انستیتوت صلح ایالات متحده ی امریکا خطاب به امریکایی ها  و رسانه ها گفت: مهم ترین عوامل پیروزی جهاد در افغانستان استفاده از قلمرو پاکستان در مقابل قشون سرخ شوروی وقت بود . اگر قلمرو پاکستان از سوی مجاهدین برعلیه روسها استفاده نمی شد پیروزی به آسانی ممکن نبود به گفته ی این مقام امنیتی کشور ، حالا هم افغانستان از نقطه ی نظر جنگی به عین مشکل مواجه است . ولی آگاهان سیاسی بر این باور اند که این مسله ، مشکل از دوران جهاد است زیرا در دوران جهاد افغانستان، پاکستان به اضافه سایر کشور های دنیا به طور علنی در کنار مجاهدین ایستادند و تا توانستند مجاهدین را بر ضد ارتش سرخ شوروی در افغانستان کمک کردند حالا مشکل اساسی در این جا است که پاکستان از یکسو داد از دوستی و مبارزه بر ضد هراس افگنی در همکاری با نیروهای ناتو و امریکا می زند اما استخبارات این کشور و برخی از حلقات در دولت پاکستان عملا در دفاع و حمایت طالبان و برخی از گروه های شورشی قرار گرفته و بازی های دوگانه را دنبال می نمایند. اگرچه ایالات متحده ی امریکا و برخی از کشور های غربی به این بازی ها پی برده اند ، اما انگلیس با وجود درک این همه بدبختی ها در گوش های شان پنبه گذاشته و هیچ تحرکی را به هدف وارد آوردن فشار ، بالای حلقات معلوم الحال پاکستانی مبنی بر عدم دخالت وتداوم مبارزه ی صادقانه برعلیه تندروی وافراطیت انجام نداده اند.

رییس جمهور افغانستان در سفر حاضر تلاش خواهد کرد تا این پیام را به نوعی به مقامهای انگلیسی برساند. اینکه انگلیس ها چه اقدامی در جهت تغییر حرکت شان در قبال طالبان و پاکستان روی دست خواهند گرفت هنوز مشخص نیست.

 

 

{1} مانده گار { روزنامه ی صبح افغانستان}


March 2nd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات